چشم چرانی های آسمان را جا بجا کردم اگر خواستید چشم چرانی های قبلی آسمان را بخوانید به اینجا www.ogling.blogsky.com می رسید .
آسمان رنگ به پیراهن مادر
داد .
من زیر ٨ بودم .
پدر دنیا را زیر پلک نگه داشت .
وزوزی
چکه
!
چکه
!
دوره گرد عصر را خط از خط کبریت می کشد .
زمین به آسمان تپید .
من نوار ِِ قلب در گوش
پدر می خواند .
یا محول القلوب حولنا
فوت می کند .
تابوت به سن ِ شهر می رسد .
سلام دوست من
کار خوبی بود
به هم ریختگی فونتها را اگر اصلاح کنید
ممنونم از دعوت تان ...
درودم وبدرود.
از سطر آخر به خاطر تصویر زیباش خوشم اومد
راستش دارم به شکل این تابوت فکر می کنم
امان ازین فوت...
نوار قلب... وای... دچار وهم شدم!
سلام
ممنون که خبرم کردی شعر خوبی بود لذت بردم فقط فونت کمی به هم ریخته بود یک فکری بکن .شاد و موفق باشی
مادر زیر پدر بود /شاید من هم زیر هشت بودم / با شعرت / با بک شعرت /تابوت بوی قبلی را نمی دهد
من زیر ۸ بودم
پدر دنیا را زیر ...
تصاویر نو و فارغ از هر گونه ژست هجوگرایی که در عین حال حاوی تضاد و به تعادل رسیدن سازه ها است.
البته در پایان بندی تابوت به سن شهر با این که دارای بار فلسفی است
ضمنن با روش و متدلوژی روایت و روایتگری
ابهام در فرا اکنون اندیشی شعر 80 (بخش اول)...
آیا می شود با نگاه نسل اندیشانه شعر امروز را تحلیل کرد.
یا علی
سلام
بی تعارف زیبا بود...
موفق و سربلند باشید
سلام
ممنون که به دیدنم اومدین و دعوت کردین
زیبا بود
بقیه چشم چرونی های دم دست رو هم خوندم
سلام به شما دوست عزیز و هموطن گرامی
وبلاگتون زیبا و متین است
به ما هم سری بزنید شاید چیزی واسه خوندن باشه
که طبع لطیفتون رو آزرده خاطر نکنه
ممنون
مهربان
استفاده کردم عزیز
برقرار باشی
سلام...
ممنون که سر زدید...
سلام
وای عجب قالبی انتخاب کردید!
خواندمت...
به روزم با نوشتاری در مورد سفرنامه ی سید مهدی موسوی و منتظر حضور و نظرارزشمندتان.
شاد باشید و برقرار
سلام
دوست گرامی
ممنونم که به ما سر می زنید .
سلام
دوست شاعر عزیز
زیبا مینویسی
پیروز باشی و بهروز
سلام جالب بود. ممنون که ما رو هم خبر کردید
سلام
قالب جدیدتان بسیار قابل توجه است.
پدر دنیا را زیر پلک نگه داشت . . .
موفق باشید.
سلام سپاس
موفق باشید
اسمان رنگ به پراهن مادر داد/من زیر ۸بودم شعر قابل تعمقی بود اما بعضی از سطرها بی دخالت متن ایجاد شده اند مثل زمین به اسمان تپید.این دیگر اضافی است.یا حنی من جمله ی پایینی اش.با ایسن حذف ها قابل دیدم
کار خوبی بود
نوار قلب.....
سلام حقیقی گرامی
بیشتر شعرتان را نتوانستم در عمقش شنا کنم و هنوز مبهوتم ، شاید شعر باید خواننده را اینگونه کند! با خود می گویم آنوقت پاداشم از خواندنش چه می شود؟
آمد و رفت
سلام
شاید نمایش هلوکاستی که در قالب بلاگت مخوف رخ نموده خود به تفسیری سوای شعر نیازمند است هلوکاستی که اختیار به تخیل نقاشی سپرده است که برای نمودن حدت آن تنها افسانه ی قابل قیاسش را جهنم یافته است . ترکیبی از واقعیت هلوکاست و افسانه ی جهنم دهانه ی این اتفشانی است که گدازه هایش جمجمه انسان است!؟.... اما شعر
من زیر ۸ بودم
گزاره خیال انگیزی که قرار است مقطعی از تاریخ بنمایاند وقتی اسمان رنگ به پیراهن مادر داد
چند تلویح ماهرانه در ان نهفته است ؟ من دست کم سه مورد میبینم شما چی؟
۱- زیر ۸ میتواند حکایت از زمانی کند که من زندان بودم
۲-زیر۸ میتواند نمایانگر وقتی باشد که هنوز بدنیا نیامده ام و در شرف شدن(متولد) بودم
۳- زیر ۸ وقتی که هشت سال؟ روز؟ ماه؟ داشتم
واین زمانها چه رابطه ای با هم و با کلیت شعر دارند بماند که مجال پردازش نیست
جالب بود انقدر که قابل تبریک مثل حلول سال نو
خوب تر از خوب شدی توی شعر
بدرود
ارادتمند چرک نویس
سلام خدمت تو:
امیدوارم روزگار بر تو خوش
اتفاقات زیبایی در این پست افتاده است.
سلام
آمدم چشمچرانی کنم، فضا جنایی بود، ترسیدم و فرار کردم.
سلام دوست عزیز.ممنون که من رو به وبلاگ زیبایت دعوت کردی .
سلام.
موفق باشی...
دوستی بنام تارا سئوال فرمودند که سه تاویل مربوط به گزاره
(من زیر ۸ بودم) را چگونه به تولد و زندان و سن مربوط کردی با ذکر این مطلب که بهتر بود در بلاگ جناب حقیقی سئوال را مطرح میکردی عرض کنم که
۱- از اصطلاحات زندانیان (معمولن حکم نگرفته) بلاتکلیف که کمی هم در سرنوشت حکمشان ابهام هست و به اصطلاح احتمال اعدام دارند یکی هم این است که فلانی زیر هشته یا مواقعی که به نگهبانی احضار میشوند که به دادگاه اعزام شوند یا پاسخگویی جرم جدیدی در زندان شوند میگویند :رفته زیر هشت.
۲- با تشابه شکلی ۸ و وضعیت زن موقع وضع حمل میتوان استنباط کرد که حضور زیر هشت یعنی مدت اندکی پیش از تولد
(البته با استناد به حضور تخیل و تجسم که از ویژگیها و اختیارات شاعرانه است توجیه پذیر است)
۳- زیر ۸ بودم شکل خلاصه شده و موجز جمله ی: زیر ۸سال یا ماه یا روز بودم.
با همه ی اینها عرض شود همانطور که شاعر دارای برخی اختیارات شاعرانه است مخاطب هم اقلن بزعم خود میتواند با بهره از هرمنوتیک و تاویل با استفاده از متریال داده شده ی شاعر تصویری گاهن مطلوب خود تولید کند و الزامی نیست که نتیجه نهایی تصاویر مخاطبین مختلف همسان یا سری باشد
با پوزش ازآستان حقیقی نازنین بخاطر زبان درازی حقیر در محضر ایشان
سلام عزیزو منون که سرزدی
سال نیامده در راه پیشاپیش تبریک
ودوباره تبریک از بابت کلمات و زیرکی ات در برخورد با پیرامون
سلام .
شعر خوبتان را خواندم .
جالب بود .
به امید دیدارهای بعدی .
سلام
شعر زیبا و هم خوبی بود...و شما زیر هشت بودید؟!!
سال نو مبارک
شعرتان به شکلی مدرن زیبا بود . من معمولا با این سبک های شعری در ابتدای مواجهه نمی توانم ارتباط درستی پیدا کنم مگر بعد از چند بار خواندن . اما این شعر گذشته از آن که قالب و فرم های گذشته را شکسته است در فضایی از کلمات موج می زند که با هم کلیتی را در ذهن خواننده می سازد که با درک فضای ویژه ی شعر می توان از آن لذت برد و من این فضا را در شعر مواج دیدم . تنها تردیدم در مورد این شعر این است که چرا تمام شدنش این طور ناگهانی و انگار که شاعر یک دفعه دچار سکسکه شده باشد . شعری با این فضا و کیفیت برای رسیدن به پایان شاید می بایست پایان را کمی پیشتر در خود مستتر کند . شاید حتا مجبور شود این پایان کمی دیرتر اید اما به هر حال نقطه ای که چون شاعر در انتها بر شعر می گذارد با خیال راحت می تواند نفس بکشد که تمام .هر چند که در ذهن من خواننده تازه شروع شده باشد . من از این پایان حرف می زنم .
موفق باشید
[گل]درود.مهربون[گل]
شبی که چشمهای من تمام خاک کوچه را میان دستها گرفت
می بوسمت و اشک .
سلام دوست خوبم
چشم چرانی ات در دوزخ بود و آسمان رنگی نداشت تا با آن وداع کنم
سلام
ممنون که خبر کردین
مانا باشی
سلام
جدن شعر قابل تاملی بود و موجز.
خوشحالم که خواندمش. مرسی از دعوت
اصلا قرار نبود به روز شوم
اصلا قرار نبود وقتی به روز می شوم چیزی به جز شعر برای کسی به جا بگذارم
اصلا قرار نبود سرگشتگی های انسان در دنیای مدرن این طوری یقه ی زندگی ام را بچسبد و با خودش مرا به جاهایی ببرد که...
اصلا قرار نبود!
اما به زوم!
این طرح وبلاگت را بیشتر خواندم تا متنت را...نمی زنیم اگر بپرسم چند ساله ای؟
ممنون . لذت برم
موفق باشید
و
سال خوبی داشته باشید
سلام ممنونم که نرگس هارو می خونید ...
یه خورده از فضای وبتون ترسیدم ولی مطالبتون قشنگ بود
موفق باشید
سال نو هم پیشاپیش مبارک...
سپاسگزار حضور مهربانانه ات هستم
خواندمت و می خوانمت...
حق نگه دار
مرسی رفیق
با سلام و عرض ارادت
پیشاپیش سال نو رو به شما و خونواده محترمتون تبریک می گم و آرزوی سالی پربار براتون دارم
سلام دوست خوبم
هر چند بیشتر از نوشته با مربع مواجه شدم ولی تا اونجا که تونستم خوندم و استفاده بردم
شاد باشی
یا علی
سلام. خسته نباشید. این قالب وب شما کمی مشکل سازه من نتونستم خوب بخونم
عزیز من وبلاگت را از این حالت خوف و تنگ دربیار . بهار بازی این جن مهربان سبز بر شما تماشایی